مادري كه زير تابوت پسر را گرفت...
بعضی عکسها را که میبینی، آداب و ترتیب فراموشت میشود، فقط بغض میکنی. فقط سینهات تنگ میشود. فقط احساس خفگی میکنی. شاید هم این حس مختص به من باشد، نمی دانم ولی این عکس با من همین کار را کرد. عکس مربوط می شود به مراسم تشییع شهید "مسعود عموزاده مهدیرجی" از گلوگاه مازندران. ایشان 20 دی 1365 در 17 سالگی در "شلمچه" به شهادت رسید. مادر شهید نفر اولی است زیر تابوت پسرش را گرفته. شکوه عجیبی در هیبت این مادر موج میزند. وصیتنامه پسر را که می خوانی، دیدن عکس بیشتر آتشت میزند:
خدا! چه خوب و زیباست روزی که در آن گناه نباشد و بتوان با تو دیدار و ملاقات کرد.
خدایا! مرا از بلای غرور و خود خواهی نجات ده، تا حقایق وجودت را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. پروردگارا! به سوی تو می آیم، و از عالم و عالمیان میگریزم، و تو مرا در جوار رحت خود سکنی بده.
آفریدگارا! یاریام ده تا از آن کسانی باشم که سرمایه وجودشان را به پیشگاه تو تقدیم داشته و ارزش خویش را باز یافتهاند و بر سر بیعت خود پا بر جا و استوار ایستادهاند و بیتزلزل و تردید ندای محبت تو را با انتخاب قرب جوارت پاسخ مثبت دادهاند.
بارالها! توفیقم اعطا کن که پویایی راه آن شهیدانی باشم که به حیات جاوید تو در زیر پرچم حق و هدایت قدم برداشتهاند و بیتزلزل جام گوارا و شیرین شهادت را نوشیدند. غصه دارد در دوره شهادت با مرگی غیراز شهادت دنیا را ترک کردن ...